Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-05-08@22:53:32 GMT
۹۹ نتیجه - (۰.۰۰۷ ثانیه)

جدیدترین‌های «توی اتاق»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    داستان کوتاه مریم رحمَنی       مرد ریزجثه ساق پای‌اش را گرفت جلوی ساق پای آن‌یکی که جثه‌ی درشت‌تری داشت و موهای کم پشت‌اش رو به سفیدی می‌رفت. مرد دوم سکندری خورد و یک لنگه پا چند متر را به چپ و راست تلو تلو خورد و با سر افتاد توی باغچه. مرد ریز جثه بلند بلند خندید و همان‌طور که شکم‌اش را گرفته بود خودش  را به عقب پرت کرد و تنه‌ی نازک درخت بیدِ تازه کاشته شده، نتوانست آن ضربه‌ی ناگهانی را تحمل کند و.... قِرِچ!    هر دو دویدند و وای وای کنان صحنه‌ی جرم را ترک کردند.    یک برگ چنار نیمه‌خشک و نیمه‌سبز روی زمين افتاده بود. پروانه‌ی سفیدی از روی‌اش می‌پرید و با وزش ملایم...
        "فرخنده مالک زن خوبی‌ست. با مستأجرهایش راه می‌آید". یکی این را گفت و توی ذهنم نشست که خوب است آدم‌ها باهم راه بیایند. هر که هستند و در هر موقعیتی که خودشان را به آن رسانده‌اند.   زنی کوتاه قامت بود، حدودا ۶٠ ساله که لباس ساده‌ای تنش کرده بود. پیراهن و دامنی بلند که چندان هم به تنش ننشسته بود. مثل وقت‌هایی که توی خانه حوصله نداری لباس‌های جور بپوشی تا وقتی از کنار شیشه یا آینه‌ای رد شدی و خودت را در آن دیدی، دوباره برگردی و بیشتر برانداز کنی و شاید اگر حالت به‌قاعده هم بود، حسابی سر کیف بیایی و حتی بروی کنار میز آرایشت و لب‌هایت را قرمز یواشی بزنی. بعد فکر کنی...
    کتاب «اولین برف» داستانی کوتاه از زندگی کوتاه اولین شهید دانش‌آموز انقلاب اسلامی ایران در ۱۹ دی ماه قیام خونین مردم انقلابی قم را روایت می‌کند. - اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار دین تسنیم، «حجت الاسلام هادی منش» استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان این بار با کتاب «اولین برف» به سراغ سوژه شهید نوجوان انقلاب اسلامی رفته است. این کتاب داستانی کوتاه از زندگی کوتاه اولین شهید دانش‌آموز انقلاب اسلامی ایران در 19 دی ماه قیام خونین مردم انقلابی قم را روایت می‌کند.«اولین برف» داستانی کوتاه از پسر نوجوانی به نام حیدر است. حیدر با خلاقیت و جسارت خودش کرسی برقی درست می‌کند و مادر را از رنج هر روزه آماده کردن زغال برای...
      این قسمت از ماجرای کتاب، معضلی‌ است که زنان باردار بسیاری با آن مواجه هستند؛ خاکساری و اطاعت از ارباب ربات‌اخلاقی که لحظه‌ای آنان و مشکلات پیش و پشت سر آنها را نمی‌بیند و فقط سنگدلانه، بعد از دقایقی، مهر آبی‌رنگ نظام ‌پزشکی را پای نسخه آنان می‌کوبد و با دست، آنان را به دنیایی خارج از مطب راهنمایی می‌کند که مثل دریایی پرموج قرار است آنان و جنین نحیف و هرلحظه در معرض سقط آنها را ببلعد. زهرا قدیانی در روایت هفتم دراین‌باره چنین نوشته است: «در و دیوار مطب می‌گویند: اسم خانم دکتر آن‌قدر بزرگ هست که نیازی نیست دستی به سر و شکل مطب بزند. همین‌است که هست! دیوارها کدر ودلگیر است وما بااین حال روحی‌مان‌دلگیرتر می‌بینیمش......
    آفتاب‌‌نیوز : به «میم» قول دادم هویتش محفوظ بماند. «میم»، ۴۰ ساله است و ساکن شهر لنگرود. «میم»، موادفروش شهر بود و بعد از ۲۰ سال زندگی با دود، می‌خواست پاک شود و دنیا را جور دیگری ببیند. ۳ بار برای ترک اعتیاد اقدام کرده بود، اما بی‌فایده بود. بار چهارم، ۵ سال قبل یا با همان روزشمار خودش؛ ۵ سال و ۴ ماه و ۲۴ روز قبل (تا ۱۵ آبان ۱۴۰۲) رفت کمپ «گام اول رهایی» که مدیر و همتاهایش را می‌شناخت، چون روزگاری نه چندان دور، مشتری اجناسش بودند.۸ روز در کمپ «گام اول رهایی» زندگی کرد و همین ۸ روز کفایت می‌کرد بفهمد در این مرکز درمان اعتیاد، کرامت انسانی و حقوق ابتدایی آدم‌ها رعایت نمی‌شود در...
    کمپ ترک اعتیاد «گام اول رهایی» در شهر لنگرود در بامداد 12 آبان بر اثر آتش سوزی سوخت و تعداد 32 نفر از مددجویان که در این کمپ برای ترک اعتیاد حضور داشتند کشته شدند. بنفشه سام گیس گزارشگر روزنامه اعتماد با یکی از بازماندگان این حادثه در باره وضعیت کمپ و وقوع حادثه آتش سوزی گفتگو کرده که در ادامه می خوانید. بنفشه سام گیس گزارشگر روزنامه اعتماد نوشت: به «میم» قول دادم هویتش محفوظ بماند. «میم»، ۴۰ ساله است و ساکن شهر لنگرود. «میم»، موادفروش شهر بود و بعد از ۲۰ سال زندگی با دود، می‌خواست پاک شود و دنیا را جور دیگری ببیند. ۳ بار برای ترک اعتیاد اقدام کرده بود، اما بی‌فایده بود. بار چهارم، ۵...
    آفتاب‌‌نیوز : محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی نوشت؛ عقل سیاسی اقتضا می کند وقتی آقای جبلی رئیس صداوسیما از من بخاطر چند توییت انتقادی شکایت کرده و پرونده در دادسرا مفتوح است، درباره او چیزی ننویسم، اما این محافظه کاری ها جز ذلت نیست. دیشب که محمدجواد آذری جهرمی برای برنامه ای در شبکه افق تلویزیون به مناسبت بررسی جنایات اسرائیل در غزه دعوت شده بود، باز هم اتفاقی افتاد که نمی تواند از چشم واقع بین منتقدان دور باشد. شبکه افق چندشب است از چهره هایی دعوت می کند که اعتقادی به حضور آنان در سایر برنامه های صداوسیما ندارد، اما به ناچار و به زعم خود برای بازگرداندن اعتبار نابود شده رسانه ملی، به سمت افرادی...
    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی نوشت؛ عقل سیاسی اقتضا می کند وقتی آقای جبلی رئیس صداوسیما از من بخاطر چند توییت انتقادی شکایت کرده و پرونده در دادسرا مفتوح است، درباره او چیزی ننویسم، اما این محافظه کاری ها جز ذلت نیست. دیشب که محمدجواد آذری جهرمی برای برنامه ای در شبکه افق تلویزیون به مناسبت بررسی جنایات اسرائیل در غزه دعوت شده بود، باز هم اتفاقی افتاد که نمی تواند از چشم واقع بین منتقدان دور باشد. رجزخوانی قالیباف برای جبهه پایداری به روایت مهاجری /شرکت رئیسی و وزرا در میتینگ های انتخاباتی باخت بزرگ برای آنهاست شبکه افق چندشب است از چهره هایی دعوت می کند که اعتقادی به حضور آنان در...
    خبرگزاری فارس ـ گروه قرآن و فعالیت‌های دینی: یک اتاق سه در چهارِ دنج است درست کنج ایوان طلا. پر از راز قصه زائرهایی از همه جای دنیا. رازهایی که دوست داری ساعت‌ها بنشینی تا از زبان خودشان کشف‌شان کنی. اول می‌آیند توی این اتاق بعد می‌روند پابوس! گاهی با خنده، گاهی با گریه، اما قشنگ‌ترین موقع‌‌شان همان وقتی است که هم چشم‌هایشان اشکی است و هم لب‌هایشان خندان! حالتی که غم و شادی در یک لحظه آنی با هم هم‌آغوش می‌شوند و آدمِ از خود بی‌خود، دستپاچه می‌شود و نمی‌داند دقیقاً باید چه کار کند. حالا ربع ساعتی می‌شود که منتظرشان ایستاده‌ام. آدم‌هایی را می‌گویم که غیر از زائر، مدتی می‌شود لقب «حاجت‌روا» را به شانه دارند، با همان...
    ما هم رفتیم بالا تا اول خانه را ببینیم بعد چمدانها و خریدها را بیاوریم. در ورودی به‌هال باز می‌شد که انتهایش یک پنجره بزرگ داشت و رو به جنگل پشت خانه بود. گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید مهدی نعمائی عالی در ۲۹ شهریورماه ۱۳۶۳ در کرج متولد شد و ۳۳ سال بعد در ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ در سوریه به شهادت رسید. افروز مهدیان بر اساس روایت همسر شهید (خانم زهرا ردایی) کتابی با نام «پله‌ها تمام نمی‌شوند» نوشت که توسط انتشارات روایت فتح منتشر شد. نویسنده در این کتاب تلاش کرده است سبک زندگی شهید را از منظر همسرش مورد بازبینی قرار دهد و تا جایی که ممکن است به خلقیات و ویژگی‌های راوی نزدیک...
    هنوز سینمای دفاع مقدس می تواند حرف های برای گفتن داشته باشد چرا که داستان های این ژانر ناتمام است و کافی است زاویه نگاهمان در رخداد جنک تغییر دهیم تابه اتفاق جذاب جدیدی در این گونه از فیلم سازی برسیم. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ بی‌تردید یکی از ژانرهای مهم و موثر در سینمای ایران که در دوره‌ی خود با پیشرفت‌هایی در اوج به سر می‌برد ژانر دفاع مقدس است که سینماگران بسیاری از جمله ابراهیم حاتمی‌کیا، مرحوم رسول ملاقلی‌پور، احمدرضا درویش، احمد مرادپور و... آن را تجربه کردند. ژانر دفاع مقدس در سینما از چند زاویه قابل بررسی است؛ سینمای دفاع مقدس یک ژانر اعتقادی است سینمای دفاع مقدس فرصتی طلایی برای نمایش دفاع و...
    به مناسبت ایام نوروز 1402 خبرگزاری برنا گزارش های ویژه تخصصی خودرا با موضوعات مختلف سینما، تئاتر،رادیو و تلویزیون، موسیقی، تجسمی و ادبیات و کتاب در تعطیلات نوروز منتشر کند. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ بی‌تردید یکی از ژانرهای مهم و موثر در سینمای ایران که در دوره‌ی خود با پیشرفت‌هایی در اوج به سر می‌برد ژانر دفاع مقدس است که سینماگران بسیاری از جمله ابراهیم حاتمی‌کیا، مرحوم رسول ملاقلی‌پور، احمدرضا درویش، احمد مرادپور و... آن را تجربه کردند. ژانر دفاع مقدس در سینما از چند زاویه قابل بررسی است؛ _ سینمای دفاع مقدس یک ژانر اعتقادی است _سینمای دفاع مقدس فرصتی طلایی برای نمایش دفاع و ارزش‌های ایثارگری جوانانی است که روزی برای دفاع از این...
    « لبییایی‌ها روی صندلی‌های درمانگاه پخش شدند. با همدیگر حرف می‌زدند و می‌خندیدند. بعضی هم فوتبالی را که از تلویزیون کوچک سالن پخش می‌شد، چند دکتر به صورت هم‌زمان مشغول ویزیت آنها شدند.» به گزارش خبرنگار ایمنا، کشورمان در حالی به یکی از قدرت‌های موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمی‌رسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق طی سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راه‌اندازی این یگان انداخت. فائضه غفارحدادی در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانی‌مقدم پرداخته؛ در بخشی از این کتاب آمده است: «احمد و عبدالحسین نزدیک اذان صبح به تهران رسیدند. یک راست رفتند خانه ونک. احمد کلید...
    «رزمی‌کارها با او درگیر شدند. با شنیدن صدای درگیری محافظ دوم هم جلو آمد. یکی از رزمی‌کارها لگد نه چندان محکمی به او زد که معلوم نشد اصلاً به او خورد یا نه ولی او خودش را انداخت، گوشه اتاق و ادای غش کردن درآورد. سلیمان نگاهی به دو محافظ شجاعش انداخت و...» به گزارش خبرنگار ایمنا، کشورمان در حالی به یکی از قدرت‌های موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمی‌رسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق طی سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راه‌اندازی این یگان انداخت. فائضه غفارحدادی در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانی‌مقدم پرداخته؛ در بخشی از...
    گروه زندگی- این روایت جریان زندگی است. زندگی، در خانه ما! خیلی یواشکی و سرّی، کاغذ تاخورده را گذاشت کف دستم و بعد مثل جن ناپدید شد. قوری چای را گذاشتم روی کتری و نامه علی را باز کردم: «سلام مامان دربارِ روز پدر نزرت چی است؟»  آنقدری که از جابجا نوشتن ه و اِ حرصم می گیرد، غلط های دیگر برایم مهم نیست. خودکارم را از گوشه کشوی ادویه ها برداشتم و زیر جمله اش نوشتم: «منظورت هدیه روز پدر است؟» و رفتم کاغذ را گذاشتم روی کتاب ریاضی که بغل دستش بود. مثل یک نیروی اطلاعاتی زبده و باسابقه، با چشم غره انگشت سبابه اش را به بینی اش نزدیک کرد که یعنی «چرا تابلو رفتار کردی؟! این جوری...
    یکی از مدافعا ن حرم اهل گیلان دست، توی جیب اورکتش کرد و عکس دخترش را درآورد و روبه‌روی خود روی زمین گذاشت. سردار حق‌بین به او گفت: حامد، می‌خواهی حالم را بگیری؟ به گزارش مشرق، شهید سردار محمدعلی حق‌بین فرمانده لشکر عملیاتی ۱۶ قدس گیلان در خاطراتش بیان کرد: حامد، یکی از نیروهای خوب لشکر ۱۶ قدس گیلان بود. با از دست دادن او، غم بزرگی روی دلم نشست. نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. برای اینکه روحیه نیروهایم را خراب نکنم، صورت حامد را بوسیدم و رویم را برگرداندم و به ساختمان برگشتم. یاد روزی افتادم که در «خلصه» توی اتاق فرماندهی نشسته بودم. حامد آمد و گفت: حاجی، می‌شه با تلفن اتاقت به خونه یه زنگ بزنم؟ گفتم:...
    به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، شهید سردار محمدعلی حق‌بین فرمانده لشکر عملیاتی ۱۶ قدس گیلان در خاطراتش بیان کرد: حامد، یکی از نیروهای خوب لشکر ۱۶ قدس گیلان بود. با از دست دادن او، غم بزرگی روی دلم نشست. نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. برای اینکه روحیه نیروهایم را خراب نکنم، صورت حامد را بوسیدم و رویم را برگرداندم و به ساختمان برگشتم. یاد روزی افتادم که در «خلصه» توی اتاق فرماندهی نشسته بودم. حامد آمد و گفت: حاجی، می‌شه با تلفن اتاقت به خونه یه زنگ بزنم؟ گفتم: آره. برو زنگ بزن. خوب حالم را گرفتی، حاجی! حامد به خانه‌‌شان زنگ زد. برای اینکه راحت با همسرش حرف بزند، از اتاق بیرون آمدم. حدود نیم ‌ساعت...
    به گزارش خبرگزاری مهر، رمان «نت آب» نوشته شقایق آرزه در ۴۶۰ صفحه و بهای ۱۸۵ هزار تومان توسط نشر آداش منتشر و راهی بازار نشر شده است. شقایق آرزه نویسنده ۲۳ ساله این‌کتاب، خبرنگار، نویسنده و میکروب شناس است. او در داستان‌هایش از الگوی ققنوس پیروی می‌کند. یعنی شخصیت‌هایش را به دست تقدیر یا به دست خود، ویران می‌کند و از نو ساخته شدنشان را به تماشا می‌نشیند. در میان شخصیت‌های او کشمکش‌ها عمدتاً درونی است. او علاقه دارد شخصیت‌ها را بر سر دوراهی‌ها و موقعیت‌های تصمیم ساز قرار دهد و بعد، عواقب تصمیماتشان را به آنها نشان دهد. مخاطب آثار او از گره‌های گیج کننده رنج نمی‌برد. با متن و داستانی روان مواجه است که خواندنش وقت گیر...
    «موضوع جزوه‌ها قضیه پیچیده‌ای شده بود. دو ماه تمام برای تهیه و تنظیم جزوه‌هایشان زحمت کشیده بودند، از خواب شبشان زده بودند، پاک‌نویس کرده بودند. دزدکی جزوه‌های اساتید را کش رفته و در شهر از آن فتوکپی گرفته بودند. از روی دستگاه‌ها و اجزای کوچک نقاشی کشیده بودند...» به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران درحالی به یکی از قدرت‌های موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمی‌رسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق طی سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راه‌اندازی این یگان انداخت. فائضه غفارحدادی در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانی‌مقدم پرداخته؛ در بخشی از این کتاب آمده است: «حسن‌آقا...
    «دنبال آدم‌های هم فن حریف و رازداری می‌گشتند که نبودنشان هم غیر قابل جبران نباشد. جلوی بهداری بودند که ناصر جمال بافقی را دیدند. روپوش سفید تنش بود. ناصر اول نگاهی به چشم‌های جست‌وجوگر حسن‌آقا و بعد هم نگاهی به کاغذ توی دست امیر انداخت که معلوم بود ستونی از اسم‌ها تویش نوشته شده است.» به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران در حالی به یکی از قدرت‌های موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمی‌رسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق در سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راه‌اندازی این یگان انداخت. فائضه غفارحدادی، در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانی‌مقدم پرداخته است....
    «حسن‌آقا اوهومی کرد و سرش را به نشانه تأیید تکان داد، ولی معلوم بود که کاملاً توی فکر رفته است. اتفاق عجیبی بود. در حالی که فکرش را نمی‌کرد، داشت به برد سیصد کیلومتر نزدیک می‌شد، آن هم از طریق کشوری که گمان نمی‌کرد آبی از آن گرم بشود.» به گزارش خبرنگار ایمنا، در حالی امروزه ایران به یکی از قدرت‌های موشکی در جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمی‌رسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق در سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راه‌اندازی این یگان انداخت. فائضه غفارحدادی در کتاب خط مقدم به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانی‌مقدم پرداخته است. در بخشی از این...
    بی‌تردید یکی از ژانرهای مهم و موثر در سینمای ایران که در دوره‌ی خود با پیشرفت‌هایی در اوج به سر می‌برد ژانر دفاع مقدس است که سینماگران بسیاری از جمله ابراهیم حاتمی‌کیا، مرحوم رسول ملاقلی‌پور، احمدرضا درویش، احمد مرادپور و... آن را تجربه کردند. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ ژانر دفاع مقدس در سینما از چند زاویه قابل بررسی است؛ _ سینمای دفاع مقدس یک ژانر اعتقادی است _سینمای دفاع مقدس فرصتی طلایی برای نمایش دفاع و ارزش‌های ایثارگری جوانانی است که روزی برای دفاع از این مرز و بوم از جان مایه گذاشتند. _دفاع مقدس ژانری است که در تمام دنیا با عنوان ژانر جنگی مخاطب خود را دارد و فرصت‌های پیشرفت را در فیلمسازی مهیا...
    عبدالرحمن شلیلیان کارگردان دفاع مقدسی که از آثار او می‌توان سریال بچه‌های گروهان بلال را نام برد، خاطراتی را از دوران دفاع مقدس روایت می‌کند. سریال زمین آسمانی ، خط صاف ، تکیه ، ماه وشب و... از آثار این کارگردان است . به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ خاطرات عبدالرحمان شلیلیان کارگردان جانباز هفته دفاع مقدس اینگونه آغاز می‌شود: از آخرین باری که مادرم به عیادتم آمده بود چند روزی می گذشت . سوز و سرمای پائیز شروع شده بود- اینجا مثل خرمشهر نبود خرمشهر مهر و آبان هم که کم و بیش گرم یا نهایتاً ملایم بودند روزها را می شمردم یادم  می آمد پائیز سال گذشته مثل همچین روزهایی سرکلاس درس بودیم و چند...
    کادر بیمارستان به گروه دکتر رضی و کلهر اتاق داده بودند. کنار سردخانه، راهرویی بود که قسمت اداری بیمارستان بود. در انتهای همان راهرو که قسمت اداری بود، چند تا اتاق به کادر گروه دکتر رضی داده بودند. آن موقع این‌طور نبود که یک دکتر اتاق مخصوص داشته باشد؛ همه باهم توی دو، سه اتاق بودند. آن روزها اصلاً این چیزها مطرح نبود که چه کسی کجا بخوابد، چه کسی کجا بنشیند؛ مخصوصاً دکتر رضی و دکتر کلهر. به گزارش ایران اکونومیست، یکی از اقشار  کم نام و نشانی که در جریان هشت سال دفاع مقدس نقش مهم و بی‌بدیلی در جهت خدمت‌رسانی به رزمندگان، چه در پشت جبهه و چه در مناطق عملیاتی و در بیمارستان‌های صحرایی و درمانگاه‌های...
    گروه زندگی - مژده پورمحمدی :درهفته جمعیت، هر روز دوربین را برای مدت کوتاهی گوشه خانه یک خانواده چند فرزندی می کاریم و با هم به تماشای لحظاتی از زندگی آن خانواده می نشینیم. قابی که امروز تماشاچی اش هستیم، چنین حال وهوایی دارد: -قوقولی قوقو... صدای یادآور گوشی از جا می پراندم. کتاب را می بندم و ساعت را نگاه میکنم. حق با گوشی است. خروس ساعت ١٩ فرمان آغاز ماراتن را صادر کرده. سبد را از زیر میز تحریر اتاق بیرون می کشم و می گذارم وسط هال. فرهاد و هیراد می دانند که این یعنی چه. شروع می کنند همه اسباب بازی ها و خرده ریزهای کف زمین را از نقاط دورو نزدیک خانه جمع می‌کنند و...
    صدای مامان آن‌قدر  نزدیک است که انگار کنارم ایستاده. می‌گوید: «مواظب چاه باشی ‌ها. نزدیکش نشو.» توی حیاط‌خلوت یک اتاقک کوچک هست. من هیچ‌وقت درست توی این اتاقک را ندیده‌ام. یعنی همیشه آن‌قدر تاریک بوده که فقط سایه‌ای شبح‌وار را از هرچیزی که در آن است توانسته‌ام ببینم. دورتادور اتاقک باید پر از کمدهای کوتاه باشد. تویشان پر است. روی کمدها هم. بیش‌تر وسایل انباری آن‌جاست. چند بشکه‌ی کوچک نفت هم هست. برای پُرکردن چراغ‌ها و آب‌گرم‌کن در زمستان. اتاق همیشه بوی نفت می‌دهد. یک چاه آب هم این‌جا هست. مال قبل‌ترهاست. آن‌وقت‌ها که پدربزرگ زنده بود و خانه‌ها هنوز آب لوله‌کشی نداشتند. پدربزرگ این چاه را کنده بود که خودمان در خانه آب داشته باشیم. ما خاندان سرشناس محله...
    امیر توده روستا، کارگردان فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز» از ورود این فیلم به پلتفرم ودیو خبر داده است. به گزارش خبرنگار ایمنا، امیر توده روستا با انتشار این عکس در صفحه اینستاگرام خود آورده است: «فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز»، محصول ١٣٩٣ در حال حاضر در بخش (روز ملی سینما) در پلتفرم ودیو قابل دیدن است. این فیلم منتخب جشنواره‌ی شورت شورتز ژاپن (٢٠١٥)، جشنواره فیلم کوتاه تهران (١٣٩٤) و جشن مستقل فیلم کوتاه خانه سینماست. همچنین جایزه بهترین کارگردانی جشنواره سیلوئت فرانسه (٢٠١٥) و تندیس بهترین کارگردانی جشنواره فیلم رضوی را دریافت کرده است. هر سه پوستر فیلم توسط بابک یادگاریان و احمد کریمی طراحی شده است.» کد خبر 531503
    همزمان با هفته دفاع مقدس، چاپ چهارم کتاب «نعمت جان»؛ خاطرات صغری بُستاک، پرستار و امدادگر دفاع مقدس، با طرح جلدی نو از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شد و روانه بازار نشر شد. خبرگزاری میزان - همزمان با هفته دفاع مقدس، چاپ چهارم کتاب «نعمت جان»؛ خاطرات صغری بُستاک، پرستار و امدادگر دفاع مقدس در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک، با طرح جلدی نو از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شد و روانه بازار نشر شد. صغری بُستاک، سال ۱۳۳۷ در اندیمشک متولد شده و فعالیت‌هایش را پیش از پیروزی انقلاب شروع کرده است. پس از انقلاب هم در نهاد‌های انقلابی همچون بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی، کمیته امداد و نهایتا بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خدمت کرده است. اواخر سال ۱۳۶۶...
    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همزمان با روز ملی سینما، ۲۸ اثر از تولیدات فیلم‌های کوتاه داستانی خود را در اختیار علاقمندان قرار داد تا امکانی برای تماشای فیلم‌های کوتاه فراهم شود. «جای من رو توی اتاق بنداز» یکی از این ۲۸ فیلم کوتاه است که در خلاصه داستان آن آمده است: «خانواده‌ای در سوگ از دست دادن فرزند جوان‌شان هستند؛ با بازگشت عروس و برادرشوهر از سر مزار به خانه، دختر خردسال آرام می‌شود و خانواده دور هم قرار می‌گیرند...» پریناز ایزدیار، شادی کرم‌رودی و محمد صادقی از جمله بازیگران فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز» هستند. عوامل تولید این فیلم کوتاه عبارتند از: نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده: امیر توده‌روستا، تصویربردار: مرتضی هدایی، صدابردار:...
    توی اتاق بچه، وسط باب اسفنجی و خرس پشمالو ماتم برده بود. یادم نبود آمده‌ام نورگیر صورتی پنجره را بچسبانم. تا بجنبم صدای گوینده خبر از حنجره تلویزیون درآمد، پیچید توی اتاق و سر راهش آویزهای رنگی بالای تخت را هم تکان داد: «با توجه به افزایش آمار مبتلایان، احتمال تمدید محدودیت‌های کرونایی در پایان این دو هفته وجود دارد، برای دریافت خبر‌های تکمیلی...» بهروز آمد توی درگاهی و مثل تمام این دو هفته گذشته غر زد که تابلوی روی دیوار کج است. کج نبود. همان‌طور که با قاب ور‌می‌رفت گفت: «ما که این‌همه سال صبر کردیم... این چند وقت هم روش.» بیراه نمی‌گفت، فقط خبر نداشت کار من از چند وقت و چند ماه گذشته و به...
    بعد یادم می‌آمد که آبله مرغان گرفته بودیم و در حالی که بدن مان هم می‌خارید لخت می‌خوابیدیم روبه‌روی دهانه کولر آبی و اگر یک قدم از آن دریچه بزرگ حلبی فاصله می‌گرفتیم همان رطوبتی که از توی دهانه کولر بیرون می‌آمد تبدیل به شرجی خفه‌کننده‌ای می‌شد که اینقدر چگالی بخار آب در اتمسفر خانه بالا می‌رفت که راه‌رفتن خودش یک جور آب‌درمانی محسوب می‌شد.حالا همین مایی که عرض کردم خدمت مبارک‌تان، تا برق قطع می‌شود شروع می‌کنیم به لیتر لیتر عرق ریختن، آن هم زیر سایه و وسط تهران! اینها را گفتم که بگویم کولر اینقدر در زندگی ما مهم شده که انگار بدون حضور مبارکش نمی‌توانیم یک ساعت هم سر کنیم، هرچند کپرنشین‌ ها به یک سایه و...
    رسالت و وظیفه و کاری که در آن لحظه باید انجام بدهی و حالت با آن خوب است را انجام بده! از نتیجه‌اش نترس! کار خوب را خوب انجام بده و منتظر تشویق و توهین کسی نباش! روزها می‌گذرد. من و تو تا یک سنی بزرگ می‌شویم و از یک سن دیگری به بعد فقط پیر می‌شویم. تا حوصله داری، تا حال داری، تا حالت خوب است، حال دیگران را خوب کن! خیلی زود دیر می‌شود. به گزارش ایسنا، حامد عسکری، شاعر و نویسنده، در یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: « جایی حوالی ۸سالگی... برای ما که مسیر خانه تا مدرسه‌مان کوچه‌باغ بود و از روی جوی‌های زلال آب قنات پریدن سرگرمی‌مان بود و در راه توت و...
    یعنی یک‌سری سرگرمی‌های روزمره داشتیم که بخشی‌اش هم که اتفاقا بخش استراحتی‌اش بود روی صندلی‌ها و نیمکت‌های مدرسه سپری می‌شد. همین بود که اتفاقا تعطیلات نوروز باعث می‌شد کمی فقط کمی کمتر خوش بگذرد و فرقش هم این بود که همبازی‌هایمان از همکلاسی‌ها شیفت می‌کرد روی بچه‌های فامیل و خب خطر لو رفتن شیطنت‌هایمان کمی بیشتر می‌شد که خب البته نقلی نبود. اینقدری از همدیگر آتو داشتیم که اگر کسی دهان باز می‌کرد و کاری لو می‌داد، غروب نشده پته‌اش روی داریه بود و حسابش با کرام الکاتبین. آن شب را دقیق یادم نیست که درست شب سال تحویل بود یا توی تعطیلات نوروز. پدرم کنار کار معلمی‌اش، چندتایی هم گوسفند پرورش می‌داد. هم سرگرمی برای ما بود و هم...
     ...و انبار گندم ارگ، آتش گرفت. حاکم، فرمان تفحص داد بسیار گشتند. آخرالامر هفت جوان را یافتند برنا و در رسیده. هرکدام چراغ خانه‌ای و عزیز دل مادری. گزمگان حاکم را گفتند که هم ایشان بودند و هفت جوانمرد استغاثه می‌کردند که ما نبودیم و هیچ‌کس نپذیرفت. حاکم دستور داد: به خارج ارگ برده سر از تنشان جدا کرده و رها کنید برگردید تا خوراک وحوش شوند و عبرت روزگار تا کس چشم به قوت مردم نداشته باشند. پس گزمگان همان کردند که امیر فرمان در داده بود.   چندصباحی بعد چند طرار به خطایی دیگر به بند آمدند و گزمگان که مقرکشی کردند به حرف آمدند که فقره انبار گندم نیز کارشان بوده. حاکم را خبر دادند و...
    به گزارش ایرنا، کودکان و نوجوان به سبب گنجایش‌های شناختی و ویژگی‌های رشدی خود آمادگی پذیرش متن‌های بزرگسال را ندارند و به متن‌هایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد و نیازهای سنشان باشد و آنان را به مطالعه کتاب علاقه‌مند و مشتاق کند تا از کودکی عادت به کتابخوانی را در خود پرورش دهند. از طرفی برای آموزش کودکان، باید به زبان کودکانه سخن گفت و آموزش خلاقانه و سرگرم کردن کودکان با مطالب آموزشی، خلاقیت را در روح و ذهن آنان پرورش می‌دهد. از این رو توجه به ادبیات کودک و نوجوان اهمیت بسیار زیادی دارد. ادبیات کودک و نوجوان گونه‌های متنوعی دارد؛ از داستان‌های مصور گرفته تا داستان‌های تخیلی که امروز از رایج‌ترین گونه‌ها در این حوزه است. ...
     به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،‌ چندی پیش گفت و شنودهایی درباره اختصاص بودجه ۸.۵ میلیارد تومانی در بودجه ۱۴۰۰ برای بنیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به راه افتاد و واکنش برخی از افراد را بر انگیخت که در این میان تعدادی از افراد قصد سیاه نمایی و انحراف اذهان عمومی را داشتند. زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که بنیاد این شهید به بودجه تخصیص یافته نیازی ندارد و بهتر است این هزینه صرف بهبود وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند کشور شود. حالا کانال تلگرامی مکتب حاج قاسم خاطره‌ای را از این شهید بزرگوار به نقل از دخترشان، فاطمه سلیمانی منتشر کرده است؛ این خاطره عبرت آموز از حساسیت شدید شهید سلیمانی...
    چندی پیش گفت و شنود‌هایی درباره اختصاص بودجه ۸.۵ میلیارد تومانی در بودجه ۱۴۰۰ برای بنیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به راه افتاد و واکنش برخی از افراد را بر انگیخت که در این میان تعدادی از افراد قصد سیاه نمایی و انحراف اذهان عمومی را داشتند. زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که بنیاد این شهید به بودجه تخصیص یافته نیازی ندارد و بهتر است این هزینه صرف بهبود وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند کشور شود. حالا کانال تلگرامی مکتب حاج قاسم خاطره‌ای را از این شهید بزرگوار به نقل از دخترشان، فاطمه سلیمانی منتشر کرده است؛ این خاطره عبرت آموز از حساسیت شدید شهید سلیمانی نسبت به بیت المال حکایت دارد که در ادامه...
    ساعت 24-فاطمه سلیمانی فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی با انتشار خاطره‌ای عبرت آموز از پدرش، نسبت به اختصاص بودجه ۸ میلیاردی برای بنیاد این شهید واکنش نشان داد.  چندی پیش گفت و شنودهایی درباره اختصاص بودجه ۸.۵ میلیارد تومانی در بودجه ۱۴۰۰ برای بنیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به راه افتاد و واکنش برخی از افراد را بر انگیخت که در این میان تعدادی از افراد قصد سیاه نمایی و انحراف اذهان عمومی را داشتند. زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که بنیاد این شهید به بودجه تخصیص یافته نیازی ندارد و بهتر است این هزینه صرف بهبود وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند کشور شود. حالا کانال تلگرامی مکتب حاج قاسم خاطره‌ای را از این...
    چندی پیش گفت و شنود‌هایی درباره اختصاص بودجه ۸.۵ میلیارد تومانی در بودجه ۱۴۰۰ برای بنیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به راه افتاد و واکنش برخی از افراد را بر انگیخت که در این میان تعدادی از افراد قصد سیاه نمایی و انحراف اذهان عمومی را داشتند. زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که بنیاد این شهید به بودجه تخصیص یافته نیازی ندارد و بهتر است این هزینه صرف بهبود وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند کشور شود. حالا کانال تلگرامی مکتب حاج قاسم خاطره‌ای را از این شهید بزرگوار به نقل از دخترشان، فاطمه سلیمانی منتشر کرده است؛ این خاطره عبرت آموز از حساسیت شدید شهید سلیمانی نسبت به بیت المال حکایت دارد که در ادامه آن را مشاهده می‌کنید: " کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد...
    به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش گفت و شنود‌هایی درباره اختصاص بودجه ۸.۵ میلیارد تومانی در بودجه ۱۴۰۰ برای بنیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به راه افتاد و واکنش برخی از افراد را بر انگیخت که در این میان تعدادی از افراد قصد سیاه نمایی و انحراف اذهان عمومی را داشتند. زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که بنیاد این شهید به بودجه تخصیص یافته نیازی ندارد و بهتر است این هزینه صرف بهبود وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند کشور شود. حالا کانال تلگرامی مکتب حاج قاسم خاطره‌ای را از این شهید بزرگوار به نقل از دخترشان، فاطمه سلیمانی منتشر کرده است؛ این خاطره عبرت آموز از...
    _ هیس! ساکت می­شوی یا نه؟ با همین دلقک بازی­هات ذهن مردمو بهم ریختی. خیلی­ها مردن و خیلی­ ها هم بزودی می­ میرن. مگر این که عقلانی رفتار کنی! _ می­خوام دهنتو ببندم. تو دنبال تعطیل کردن این مملکتی. با تعطیل کردن، افراد زیادی آسیب می­بینن. _ از اول معلوم بود که تو از پس مدیریت بحران این ویروس برنمی­آیی . _ عملکرد من باعث شد جلوی مرگ و میر بیشتر، گرفته بشه. _ بینندگان عزیز، شما حرف­های این شخص را باور دارید؟ نظر سنجی­ها نشان می­دهد که اکثر مردم از عملکردت در مورد این ویروس راضی نیستن. _ اینو بدون که دستاورد من در 47 ماه بیشتر از دستاورد تو در 47 سال بوده. _ در دوره تو ما...
    مطب زیبایی شلوغ است. با اینکه سالن انتظار بزرگی دارد، اما تقریبا همه صندلی‌ها پُر است. گرچه از همه قشر و با هر سلیقه‌ای منتظر نشسته‌اند تا نوبتشان برسد، اما باز هم تعداد مردانی که وقت قبلی داشته‌اند قابل توجه است. به گزارش شریان نیوز،مرد نسبتا مسنی به همراه یک زن جوان از اتاق جراحی خارج می‌شوند. مرد، افتادگی پلکش را عمل کرده، تزریق بوتاکس و ژل هم انجام داده است و از عمل رضایت‌بخشش برای چند مردی می‌گوید که در سالن انتظار نشسته‌اند تا نوبتشان شود.     مطب شلوغ است. با اینکه سالن انتظار بزرگی دارد، اما تقریبا همه صندلی‌ها پُر است. متقاضیان زیبایی سعی کرده‌اند فاصله اجتماعی را رعایت کنند، اما به نظر می‌آید ناموفق بوده‌اند....
    فارس: بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت صبح امروز (سه‌شنبه 25 شهریور ماه)در جلسه علنی مجلس پس از استماع سخنان نمایندگان اظهار داشت: نمایندگان محترم می‌توانند در مذاکرات و کارهای ما حضور داشته باشند. ما واقعا برای شما (نمایندگان مجلس) اتاق تاریک نداریم ولی برای دشمنان داریم. وی افزود: ما واقعا می‌خواهیم کار کنیم؛ بچه‌های ما (مسئولان و پرسنل وزارت نفت) شب و روز زحمت می‌کشند. تمام دستگاه‌ها در ارتباط با ما هستند. شما می‌توانید از آنها سؤال کنید و ببینید. وزیر نفت با تاکید بر اینکه گاز رسانی با قدرت انجام می‌شود، گفت: طبق مصوبات شورای اقتصاد باید در بدترین شرایط هم هزینه یک انشعاب به 20 میلیون نرسد. الان بعضی اوقات این هزینه صد میلیون است و این توجیهی ندارد....
    «کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده. به گزارش مشرق، «کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده. در این خبر قصد داریم با بخشی از کتاب «آرام جان» که به زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان پرداخته است آشنا شویم، این کتاب شاهد چند فصل است که در ادمه فصل اول آن را با هم مرور می‌کنیم: یک دفعه دیدم از پشتش خون جریان پیدا کرد. گفتم: چرا از بدنش خون تازه میاد؟ مگه نمی‌گید شهید شده؟ گفتند: پانزده روز توی سردخونه بوده؛ الان شستیمش، یخ باز شده! صورت به صورتش گذاشتم. اصرار می‌کردند بلند...
    خبرگزاری میزان- «کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده. تاریخ انتشار: 03:45 - 26 مرداد 1399 - کد خبر: ۶۴۷۰۰۱ خبرگزاری میزان - «کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده. در این خبر قصد داریم با بخشی از کتاب «آرام جان» که به زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان پرداخته است آشنا شویم، این کتاب شاهد چند فصل است که در ادمه فصل اول آن را با هم مرور می‌کنیم: بیشتر بخوانید: برای مطالعه تازه‌های نشر انتشارات شهید کاظمی اینجا کلیک کنید یک دفعه دیدم از پشتش خون جریان پیدا کرد. گفتم: چرا از...
    «بفرمایید بهشت»، قصه‌هایی واقعی از زندگی آرام و دلنشین خانواده‌ای پویا و موفق است. قصه‌هایی که می‌آموزد چگونه در برابر مسائل و مشکلات خانواده بایستیم و آن را به بهترین وجه حل کنیم. به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کتاب «بفرمایید بهشت»، روایت‌های واقعی مادری است از حوادث روزمره زندگی‌اش؛ از خانواده و بچه‌های ریز و درشتش که هر کدام دنیاها و نیازهای متفاوتی دارند. مادر با کمک گرفتن از هنر قصه‌گویی و با تعریف طنزگونه وقایع زندگی و خاطراتش، می‌کوشد از  پیشامدهای جزئی زندگی عبور کند و به ساحت‌های عمیق انسانی قدم بگذارد. در بخشی از این کتاب آمده است: «خودم و علی هم از سرما قوز کرده بودیم روی تخت و داشتم فکر می‌کردم کی از این...
    به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،«کتاب بابا حق نداشت» نوشته‌ هادی خورشاهیان، شامل مجموعه داستان‌های کوتاه طنز برای نوجوانان است که به موضوعات گوناگونی از جمله دوران مدرسه و دفاع مقدس می‌پردازد. هادی خورشاهیان در این مجموعه داستان که برخی از آن‌ها در محیط مدرسه و برخی در محیط خانه و خانواده اتفاق می‌افتد، ۱۱ قصه‌ طنزآمیز و شیرین با عناوینی نظیر بابا حق نداشت در را به هم نکوبد، بازم می‌بینمت بچه محل، امتحان نهایی و ... نوشته که در این بین بیشتر قصه‌ها با توجه به مخاطبان نوجوان، محوریت مدرسه دارد. خورشاهیان تا به حال بیش از ۸۰ کتاب در حوزه‌های مختلف داستان، شعر، رمان، نمایشنامه، فیلمنامه و ترانه برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به...
    «توی سپاه هم که کار می‌کردم حقوق نداشتم و گلدانی می‌گذاشتند که توی آن پول بود. معمولا روی‌مان نمی‌شد پول برداریم. خلاصه نه پول رفتن به تهران داشتم و نه دلم می‌آمد از دیدن رحیم بگذرم.» به گزارش ایسنا،‌ مهرشاد شبابی همسر سرلشکر دکتر سید یحیی(رحیم) صفوی در خاطره‌ای از خود که در کتاب «همراه» توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، روایت می‌کند: «ما برای دیدن هم از هر فرصتی استفاده می‌کردیم. یک‌بار رحیم زنگ زد که فلان روز تهران هستم. اگر می‌توانی از اصفهان خودت را برسان تا همدیگر را ببینیم. ذوق‌زده شدم. باردار بودم و دلم هم برایش خیلی تنگ شده بود و یک ماهی می‌شد یکدیگر را ندیده بودیم. یکدفعه یادم افتاد...
    توی اینستا می‌خواهم سفارش ضربه‌گیر در بدهم که اغفال می‌شوم. رقیه توسلی توی اینستا می‌خواهم سفارش ضربه‌گیر در بدهم که اغفال می‌شوم. دیدن چند کیسه پُست نخوانده و استوری ندیده، دستم را می‌چسبد و وادارم می‌کند مرخصی یکی-دو ساعته رد کنم برای خودم. پس مُشتاق و خداخواسته از دنیای واقعی جدا می‌شوم و می‌روم ببینم در دنیای غیرواقعی چه می‌گذرد. اولویت با خانواده است حتی توی فضای مجازی -بعد- اقوام، دوستان، همکاران و غریبه‌ترها. نمی‌دانم از کجا شروع کنم. دایره‌های قرمز دانلود نشده زیادند و پست‌های تماشا نشده. خوشحالم که وسط هزار کار نکرده به انتخاب روحم اهمیت داده و آمده‌ام سیر و سیاحت. خوشحالم که درهای اتاقمان، ضرب‌گیر ندارند. دقایقی بعد اما با...
    به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، چند ماهی از شیوع بیماری کرونا در کشور گذشته  و صغرا خانم هم مثل خیلی دیگر از سالمندان آسایشگاه کهریزک از قرنطینه و تنهایی کلافه شده. تنهایی در تنهایی. کم نبود دلتنگی برای بچه ها و دوری از خانه و زندگی در آسایشگاه که حالا قرنطینه هم به آن اضافه شده. برای امنیت شان ورود خیران و بازدیدکنندگان ممنوع شده و سالمندان این روزها فقط در بخش، اجازه تردد دارند و مثل قبل نمی توانند در محوطه آسایشگاه رفت و آمد کنند.همه پرسنل لباس ایزوله پوشیده‌اند. ماسک زده و دستکش پوشیده اند.چه کسی است که نداند آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند در برابر این بیماری مهلک. با این همه کرونا خیلی زود سر...
    «کی این مریضی تمام می شود؟ این کرونا؟ حداقل آدم ها بروند بیایند دل ما باز بشود. تا وقتی این مریضی نبود، آدم ها به ما سر می زدند برای مان خوردنی می آوردند، تنها نبودیم . مردم با ما مهربان بودند. حرف می زدند، خوب بودند.» صغرا خانم در ورودی اتاقش دریکی از بخش های آسایشگاه کهریزک این حرف ها را به زبان می آورد. دیوارهای بخش نارون که او در آنجا زندگی می کند یکدست صورتی رنگ است. بوی الکل، مواد ضدعفونی کننده و تنهایی همه جا را پر کرده. چند ماهی از شیوع بیماری کرونا در کشور گذشته  و صغرا خانم هم مثل خیلی دیگر از سالمندان آسایشگاه کهریزک از قرنطینه و تنهایی کلافه شده. تنهایی...
    همین‌که درِ خانه را باز می‌کند، به من و بابا اشاره می‌کند که نزدیکش نشویم. همه‌ی لباس‌هایش را که در ماشین لباس‌شویی می‌ریزد و به حمام می‌رود، تازه کار بابا شروع می‌شود و برای هزارمین‌بار در آن‌روز، همه‌جا را ضد‌عفونی‌ می‌کند. خانه را بوی الکل و وایتکس پر می‌کند؛ اما بابا دست‌بردار نیست. دست‌گیره‌ی اتاق من و «گل‌آذین» را که البته الآن یک هفته است که فقط اتاق گل‌آذین است، محکم‌تر از جاهای دیگر دستمال می‌کشد و می‌گوید: «خدا می‌داند روزی چند‌تا مریض به آن بیمارستان می‌روند. نباید بگذاریم پای ویروس‌ها به این‌جا هم باز شود.» و جوری نگاهم می‌کند که انگار بامزه‌ترین حرف دنیا را زده و من باید الآن از خنده نقش زمین شده باشم. اما هرکار می‌کنم...
    آفتاب‌‌نیوز : او سرفه خشک می‌کرد توی ماسک پارچه‌ای، و من داشتم دست‌هایش را نگاه می‌کردم، رگ‌هایش مثل شلنگ سرم بودند، متورم، پوست انگشت‌هایش خشک بودند. نازک. من را یاد پاهای جوجه رنگی‌های دم عید می‌انداختند. دایرکت را باز کردم. رفیقم نوشته بود: «میای بریم جبهه؟» پرسیدم:«جبهه کجاست؟» نوشت: «بریم بیمارستان کامکار» با خودم گفتم من که نه پرستارم، نه پزشک، نه چیزی از درمان بلدم، به چه دردی می‌خورم، همین‌ها را برای دوستم هم تایپ کردم. نوشت: «اون‌جا کمک برای بیمارانی که همراه ندارن لازمه، یه خورده هم کمک به خدماتی‌ها، سوسول نباشیم ازمون یه کارهایی برمیاد» جواب دادم: «بریم.» جلوی بیمارستان قرار گذاشتیم، با هم رفتیم دفتر حراست، خانوم چادری که نه دستکش دستش داشت و...
    به خاطر همین، از راه دوستی در می‌آیند تا شماره تلفنی از خانواده‌ام پیدا کنند. داستان ورودم به گرمخانه اما چیز دیگری است، به‌عنوان یک دختر شهرستانی که برای انجام کارهای اداری به تهران آمده و در راه، کیف و تلفن‌همراه‌اش را دزدیده‌اند، خودم را معرفی می‌کنم. با چاشنی بغض، باورپذیری داستانم بیشتر می‌شود. حالا شبیه جک لندن شده‌ام که لباس مبدل پوشید و به نوانخانه رفت تا «تیره بختان جامعه» را بنویسد. در تهران 1398، یک شب سرد پاییزی را در گرمخانه بانوان گذراندم تا ببینم که در گرمخانه‌هایی که برای بی‌خانمان‌ها درنظر گرفته شده است، چه اتفاق‌هایی می‌افتد و چه‌کسانی به گرمخانه‌ها راه پیدا می‌کنند. درخت‌های پارک جنگلی چیتگر در تاریکی سایه انداخته‌اند. توی تاریکی ساعت 8 و...
    خبرگزاری میزان- تازه خوابیده بودم که دیدم یه آقایی وارد اتاق شد. چهره‌اش انگار خیلی آشنا بود. با اشاره‌ دستش به روی نقشه گفت: پایگاهتون رو توی روستای قره باغ بزنین، این جا محل خوبیه. تاریخ انتشار: 00:03 - 08 آبان 1398 - کد خبر: ۵۶۲۸۸۲ گروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ شهید «محمد بروجردی» در سال ۱۳۳۳ در روستای دره‌گرگ از توابع بروجرد متولد شد و در یکم خرداد سال ۱۳۶۲ در جریان دفاع مقدس به شهادت رسید. خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «میرزا محمد پدر کردستان» به کوشش علی اکبری گردآوری شده است را منتشر می‌کند. روایت سی‌ام قصد داشتیم عملیات انجام دهیم. قرار بود اول پایگاه بزنیم و بعد از آنجا عملیات...
    به گزارش روز دوشنبه روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، فیلم کوتاه داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده‌روستا، در سینماتک شهر مونترال کانادا به نمایش درمی‌آید. داستان این فیلم کوتاه درباره‌ خانواده‌ای است که بعد از فوت یکی از بستگان خود، چند روزی را در یک خانه زندگی می‌کنند. پریناز ایزدیار، شادی کرم‌رودی و محمد صادقی از جمله بازیگران فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز» هستند. نمایش این فیلم در سینماتک مونترال کانادا، برای ساعت ۱۹ عصر ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹ (۴ مهر ۹۸) برنامه‌ریزی شده است. امیر توده‌روستا فیلم‌های کوتاه داستانی «رادیولوژی یک پُرتره»، «سیاه و سفید» و فیلم سینمایی «پات» را نیز در کارنامه کارگردانی خود به ثبت رسانده است. عوامل تولید...
    فیلم کوتاه داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده‌روستا، در سینماتک شهر مونترال کانادا به نمایش درمی‌آید. اخبار چهره ها _ داستان این فیلم کوتاه درباره‌ خانواده‌ای است که بعد از فوت یکی از بستگان خود، چند روزی را در یک خانه زندگی می‌کنند. پریناز ایزدیار، شادی کرم‌رودی و محمد صادقی از جمله بازیگران فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز» هستند. نمایش این فیلم در سینماتک مونترال کانادا، برای ساعت ۱۹ عصر ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹ (۴ مهر ۹۸) برنامه‌ریزی شده است. امیر توده‌روستا فیلم‌های کوتاه داستانی «رادیولوژی یک پُرتره»، «سیاه و سفید» و فیلم سینمایی «پات» را نیز در کارنامه کارگردانی خود به ثبت رسانده است. عوامل تولید فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز»...
    به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، فیلم کوتاه داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده‌روستا، در سینماتک شهر مونترال کانادا به نمایش درمی‌آید. داستان این فیلم کوتاه درباره‌ خانواده‌ای است که بعد از فوت یکی از بستگان خود، چند روزی را در یک خانه زندگی می‌کنند. پریناز ایزدیار، شادی کرم‌رودی و محمد صادقی از جمله بازیگران فیلم کوتاه «جای منو توی اتاق بنداز» هستند. نمایش این فیلم در سینماتک مونترال کانادا، برای ساعت ۱۹ عصر ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹ (۴ مهر ۹۸) برنامه‌ریزی شده است. امیر توده‌روستا فیلم‌های کوتاه داستانی «رادیولوژی یک پُرتره»، «سیاه و سفید» و فیلم سینمایی «پات» را نیز در کارنامه کارگردانی خود به ثبت رسانده...
    خبرگزاری میزان- این طوری کسر خواب پیدا می‌کنی و صبح توی مدرسه چرت می‌زنی. ضمنا تو هنوز به تکلیف نرسیده‌ای و نماز یومیه بهت واجب نیست، چه برسد به نماز شب! تاریخ انتشار: 00:04 - 18 تير 1398 - کد خبر: ۵۳۰۹۲۸ گروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ شهید مدافع حرم «محمودرضا بیضایی» در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۶۰ در تبریز متولد شد و در روز ۲۹ دی سال ۱۳۹۲ در منطقه قاسمیه سوریه در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «تو شهید نمی‌شوی» توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گردآوری شده است را منتشر می‌کند. روایت چهارممعمولا توی اتاق پذیرایی درس می‌خواندیم پذیرایی‌مان اتاق...
    به گزارش خبرنگار ایکنا، راوی این رمان، خود فانته است که به همراه همسر باردارش، جویس، در لس‌آنجلس زندگی می‌کند و آن‌ها به خانه جدیدی نقل مکان کرده‌اند و منتظر به دنیا آمدن اولین فرزندشان هستند. آن‌ها دوست دارند هفت فرزند داشته باشند اما خانه‌ برای داشتن چندین کودک کوچک است و در فکر این هستند که چند اتاق دیگر به آن اضافه کنند. همزمان با طی شدن دوره بارداری جویس، دچار تغییر حالات روانی می‌شود و از همسرش فاصله می‌گیرد و البته هجوم موریانه‌ها به خانه‌ای که تازه خریده‌اند سبب می‌شود تا برای تعمیر منزل اقدام کنند.  کتاب با ترسیم فضای خانه آغاز می‌شود و در ادامه مشکلاتی که برای کف خانه ایجاد می‌شود، جان را با مسائل...
    ما ایرانی‌ها معروفیم به صف‌هایمان. صف‌های طولانی خسته کننده که ساعت‌ها آدم را در انتظار نگه می‌دارند. همیشه هم در این صف‌ها به کسانی برمی‌خوریم که مشکلشان از مشکل کل کره‌ی زمین بزرگ‌تر است و اگر همین الان نوبتمان را بهشان ندهیم جهان نابود خواهد شد. حالا تصور کنید یک روز عادی در فصل زمستان است؛ صبح از خواب بیدار شده‌اید و گلویتان شروع کرده به سوزش، بینیتان کیپ شده، سرتان گیج و ویج می‌رود و تب دارید. یک سرما خوردگی ساده. ولی نه، تجربه می‌گوید زود قضاوت نکنید. این سرماخوردگی ساده همه‌ی روز شما را تلف خواهد کرد. چرا؟ چون اول از همه باید تخت‌خواب دوست‌داشتنی را رها کنید. بعد با جسارت و شجاعت پا بگذارید توی شهر...
    رکنا: حمید وقتی به خانه رسید صدایی ترسناک از اتاقش شنید و مردی چاقوکش را دید که چاقویی در دست داشت. تازه از سرکار برگشته بودم خونه و احساس خستگی شدیدی می‌کردم. داخل که شدم وسایلم رو همونجا کنار در گذاشتم و مستقیم رفتم سمت آشپزخونه. لیوانی برداشتم و شیر آب رو باز کردم، که یکدفعه صدایی به گوشم خورد که داشت از سمت اتاق خوابم می‌اومد. صدایی شبیه به خراشیدن چیزی. اونجا تنها زندگی می‌کردم و کس دیگه‌ای به جز من توی خونه نبود.این بود که کمی نگران شدم و کارد آشپزخونه رو برداشتم و بی‌سر و صدا رفتم به سمت اتاق. در نیمه‌باز بود و چیزی از توی اتاق معلوم نبود. ولی مسلما صدا از توی اتاق...
    شاید امروز مفهوم خانه قمر خانم ورافتاده باشد، اما هنوز در تهران خانه‌های بسیاری وجود دارد که در ابعاد ۱۲ متری، به خانواده‌های مختلف اجاره داده می‌شود. به گزارش ایسنا، قمر خانم، اصطلاحی بود برای یک زندگی بخور نمیر اشتراکی با ده-دوازده خانواده دیگر و معمولاً با یک لوکیشن ثابت؛ یک دروازه قدیمی، یک حیاط از نفس افتاده با حوضی کوچک در میان و اتاق- اتاق‌های چسبیده به هم؛ و صدای بچه‌های قد و نیم قد که توی حیاط بازی می‌کنند و زن و شوهر‌های جوان‌تر که توی خانه، دعوا. خانه‌های قمر خانم این روز‌ها مثل خیلی چیز‌های دیگر، از بین نرفته است بلکه صرفاً ماهیتش تغییر کرده است. دیگر از آن خانه‌ها و حیاط‌ها خبری نیست، اما باز...
    ساعت24-شاید امروز مفهوم خانه قمر خانم ورافتاده باشد اما هنوز در تهران خانه‌های بسیاری وجود دارد که در ابعاد 12متری، به خانواده‌های مختلف اجاره داده می‌شود. خانه‌های قمر خانم، اصطلاحی بود برای یک زندگی بخور نمیر اشتراکی با ده-دوازده خانواده دیگر و معمولا با یک لوکیشن ثابت؛ یک دروازه قدیمی، یک حیاط از نفس افتاده با حوضی کوچک در میان و اتاق- اتاق های چسبیده به هم؛ و صدای بچه های قد و نیم قد که توی حیاط بازی می‌کنند و زن و شوهرهای جوان‌تر که توی خانه، دعوا. خانه‌های قمر خانم این روزها مثل خیلی چیزهای دیگر، از بین نرفته است بلکه صرفا ماهیتش تغییر کرده است. دیگر از آن خانه‌ها و حیاط‌ها خبری نیست اما باز هم...
    به گزارش پارس نیوز،  حمیده معصومی‌ هم‌اتاقی ما یک دختر چاق و چهارشانه بود که در همان بدو ورود ابهتش آدم را می‌گرفت.   کافی بود توی صورتش بخندی؛ چنان چپ‌چپ نگاهت می‌کرد که هر آن ممکن بود شلوارت را خیس کنی. از همه ما چهارسال بزرگتر بود و در 22 سالگی سر یک شوهر و نامزد را زیر آب کرده بود. اطلاعات نمی‌داد. فقط گاهی تک‌جمله‌ای ترسناک از زندگی‌اش می‌گفت که بترسی حتی جزئیاتش را بپرسی. مثلا یک شب توی رختخواب دراز کشیده بودیم که یکهو با صدای دورگه‌اش گفت: «مردا خیلی موقع مُردن خِرخِر می‌کنند» و بعد خوابید. معمولا ساکت بود ولی وقتی حرف می‌زد از هر شش کلمه هفت‌تایش فحش بود، فحش‌هایی که یک آدم بیست...
    کمتر بچه‌ای عروسک و اسباب بازی داشت، یک قابلمه گِلی داشتیم که تنها وسیله بساط خاله‌بازی بود و یک مشت برنج توی آن دم می‌کردیم و دور هم با بقیه بچه‌ها هر کدام یک قاشق می‌خوردیم. زیرانداز حصیری پاره‌ای داشتیم که هفت، هشت نفری روی آن جمع می‌شدیم و چادرنمازهای گل گلی سر می‌کردیم و ادای مامان‌ها را در می‌آوردیم. اوج خوشحالی وقتی بود که یک ریال داشتیم و بستنی فروش چرخی بستنی می‌آورد، یا دانه انار خشک شده می‌خریدیم یا برگه قیسی و بادام. پسرها هم همینطوری بودند، یک لاستیک کهنه و قدیمی دوچرخه را پیدا می‌کردند و با یک ترکه چوب بلند از بالا به پایین و از پایین به بالای کوچه به لاستیک می‌زدند و دنبالش می‌دویدند،...
    به گزارش ایسکانیوز متهم 37ساله این پرونده جنایی در بازجویی های اولیه، ضمن انکار کتک کاری فرزند همسرش به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: آن روز صبح (هفتم اردیبهشت) طبق معمول مشاجره ای بین من و همسر صیغه ای ام آغاز شد که مادرزنم وارد ماجرا شد و به دخالت در امور زندگی من پرداخت. در این لحظه من که به شدت عصبانی بودم، مادرزنم را هل دادم که او روی نوه اش افتاد و دختر همسرم به زمین خورد! اظهارات این مرد که «ع. م» نام دارد با واقعیت های صحنه حادثه مطابقت نداشت، چراکه اعترافات وی برخلاف تشخیص پزشکان درباره علت مرگ دختر 5ساله بود. به همین دلیل قاضی «کاظم میرزایی» (قاضی ویژه قتل عمد)...
    متن گفت‌و‌شنود دکتر غلامعلی حداد عادل با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۶۳ که در پنجمین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری و درباره‌ی ابعاد شخصیت ایشان انجام شده است. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای؛ متن گفت‌و‌شنود دکتر غلامعلی حداد عادل با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۶۳ که در پنجمین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری و درباره‌ی ابعاد شخصیت ایشان انجام شده است.حداد عادل: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم.جناب آقای خامنه‌ای در سالروز شهادت استاد بزرگوار آقای مطهری هستیم؛ بیش از پنج سال از پیروی انقلاب اسلامی و دقیقاً پنج سال از شهادت آن استاد بزرگوار میگذرد. در این پنج سال جمهوری اسلامىِ ما شاهد تحولات...
    به گزارش پارس نیوز، حداد عادل: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. جناب آقای خامنه‌ای در سالروز شهادت استاد بزرگوار آقای مطهری هستیم؛ بیش از پنج سال از پیروی انقلاب اسلامی و دقیقاً پنج سال از شهادت آن استاد بزرگوار میگذرد. در این پنج سال جمهوری اسلامىِ ما شاهد تحولات گوناگونی بوده؛ بسیاری از تجربه‌های نو پیش آمده، بسیاری از افکار و اندیشه‌ها در عمل به محک خورده، بسیاری از افراد و احزاب جذر و مدهایی داشته‌اند و در این پنج ساله شاید به اندازه‌ی پنجاه سال تجربه‌ی عملی و فرهنگی و فکری برای دست‌اندرکاران این نظام فراهم آمده. پیشنهاد شده در این پنجمین سالگرد شهادت استاد با حضرت‌عالی گفت و شنودی صورت بگیرد در خصوص استاد مطهری و مخصوصاً در پرتو این تجربه‌ی پنج...
    رهبر انقلاب معتقد هستند: مرحوم آیت‌الله‌ مطهری به عنوان یکی از چهره‌هایی است که در احیاء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی به شمار می‌آیند. به گزارش مشرق،‌ به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی khamenei.ir متن گفت‌وشنود غلامعلی حداد عادل با حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در تاریخ 10 اردیبهشت 63 که در پنجمین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری و درباره‌ ابعاد شخصیت ایشان انجام شده است در ادامه می‌آید: *جناب آقای خامنه‌ای در سالروز شهادت استاد بزرگوار آقای مطهری هستیم؛ بیش از پنج سال از پیروی انقلاب اسلامی و دقیقاً پنج سال از شهادت آن استاد بزرگوار می‌گذرد. در این پنج سال جمهوری اسلامی ما شاهد تحولات گوناگونی بوده؛ بسیاری از تجربه‌های...
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی امیر توده‌روستا، موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران جوان جشنواره...
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی امیر توده‌روستا، موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران جوان جشنواره...
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی امیر توده‌روستا، موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران جوان جشنواره...
    به کارگردانی امیر توده روستا فیلم داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به فرانسه رفت
    فیلم داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده روستا در بخش مسابقه رسمی پانزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه سیلوئت که در کشور فرانسه برگزار می‌شود پذیرفته شده
    فیلم داستانی «جای منو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده روستا در بخش مسابقه رسمی پانزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه «سیلوئت» که در کشور فرانسه برگزار می شود، پذیرفته
    فیلم داستانی جای منو توی اتاق بنداز به کارگردانی امیر توده روستا در بخش مسابقه رسمی پانزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه سیلوئت که در کشور فرانسه برگزار می
    فیلم داستانی "جای منو توی اتاق بنداز " به کارگردانی امیر توده روستا در بخش مسابقه رسمی پانزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه سیلوئت که در کشور فرانسه برگزار می شود
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی امیر توده‌روستا، به بخش مسابقه‌ی جشنواره «کوتاه کوتاه» ژاپن که مسیر
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» به کارگردانی امیر توده‌روستا، به بخش مسابقهٔ جشنواره «کوتاه کوتاه» ژاپن راه یافت.
    فیلم کوتاه داستانی «جای من رو توی اتاق بنداز» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی امیر توده‌روستا، به بخش مسابقه‌ی جشنواره «کوتاه کوتاه» ژاپن که مسیر
    بعد از مدتی تسلیم شدم. اکنون خانه ام وضعیتی پیدا کرده که انگار دیزنی در اسهالی انفجاری، خود را روی در و دیوار آن راحت کرده باشد! لباس های «فروزن»،
۱